مرا هزار امید است و هر هزار تویی

مرا هزار امید است و هر هزار تویی،
شروع شادی و پایان انتظار تویی،
بهارها که ز عمرم گذشت و بی‌تو گذشت،
چه بود غیر خزان‌ها اگر بهار تویی،
دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند،
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی،
شهاب زودگذر لحظه‌های بوالهوسی است،
ستاره‌ای که بخندد به شام تار تویی،
جهانیان همه گر تشنگان خون من‌اند،
چه باک زان همه دشمن چو دوست‌دار تویی،
دلم صراحی لبریز آرزومندی است،
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
سیمین بهبهانی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد