چگونه بهتر بخوانم ؟!!

یادم می آید که درس می خواندم ، اما به خاطرم نمی ماند یا خوب نمی فهمیدم ؛ برای همین هم سر جلسه امتحان همیشه مشکل داشتم تا اینکه یک روز معلم سال دوم دبیرستانم ، خانم ...، آمد سر کلاس و از ما پرسید که چطور درس می خوانیم . همه ما جواب دادیم که خوب معلوم است ؛ یک یا چند دور می خوانیم و بعد هم می آییم امتحان می دهیم . یادش به خیر او ما را مجبور کرد از روش های دیگری برای مطالعه درس هایمان استفاده کنیم ؛ اول سخت بود ؛ اما نتیجه عالی بود .برای اینکه شما هم مثل من و دوستانم از خواندن خود نتیجه لازم را بگیرید و لذت ببرید و در شب امتحان دچار اضطراب نشوید و احساس نکنید که هیچ چیزی را به خاطر ندارید ، از روش زیر استفاده کنید :1. روش SQ4R یا روش پس ختام :اسم این روش از حروف اوِل شش مرحله آن گرفته شده : (1) پیش خوانی یا خواندن اجمالی ؛ (2) سؤال کردن ؛ (3) خواندن ؛ (4) تفکر کردن ؛ (5) از حفظ گفتن و (6) مرور کردن .در زیر به ترتیب هر یک از این مراحل را توضیح می دهم : (1) در پیش خوانی مطلب مورد نظر را مثل یک روزنامه یا کتاب داستان بخوانید و به جزئیات آن توجه نکنید . هدف از پیش خوانی این است که شما یک برداشت کلی از موضوع و قسمت های مهم آن به دست آورید . پیش خوانی به شما کمک می کند تا مطلب را درذهن خود سازمان دهید و یک نوع ساخت سلسله مراتبی در ذهنتان شکل گیرد ؛ برای این منظور ، شما می توانید مقدمه ، توضیحات مقدماتی هر فصل ، هدف ها و تیتر های اصلی و فرعی درس مورد نظر را بخوانید . حتماً لازم نیست که خط به خط ِ کتاب خوانده شود . گاهی توضیحات معلم یا استاد در سر کلاس ، کار پیش خوانی را به شما انجام می دهد . در کتاب هایی که خلاصه انتهای فصل وجود دارد ، خواندن خلاصه ، بسیار بسیار مفید خواهد بود . (2) برای هر فصل یا قسمتی که می خوانید مطابق با هدفی که دارید ، سؤال طراحی کنید ؛ مثلاً اگر قرار است امتحان تشریحی بدهید ، بهتر است سؤال های تشریحی ِ کلی و اگر جزئیات مهم هستند ، تست طراحی کنید . استفاده از کتاب هایی که خود نویسنده در آن به طرح سؤال پرداخته یا نمونه سؤال آن در بازار وجود دارد ، کار شما را آسانتر می کند . (3) سپس مرحله خواندن آغاز می شود . به هنگام خواندن مطلب سعی کنید سؤال هایی را که طرح کرده اید ، جواب بدهید ؛ این خواندن ، برخلافِ مرحله پیش خوانی ، برای کسب اطلاعات است . می توانید زیر قسمت هایی را که مهم هستند ، خط بکشید یا در کنار آنها علامت بگذارید ؛ فقط مراقب باشید همه متن را خط کشی نکنید ! به جزئیات و کلیات ، هر دو ، بپردازید و سرعت خود را با توجه به سختی و آسانی قسمت های مختلف تنظیم کنید . (4) درباره آنچه خواندید ، تفکر کنید ؛ یعنی سعی کنید آنچه را که خوانده اید ، بفهمید و به آن معنی بدهید . در مرحله تفکر ، ما باید دنبال این باشیم که آیا آنچه خوانده ایم ، ربطی با مطالبِ قبلاً یاد گرفته شده مان دارد نه . تلاش نمایید تناقضات را برای خودتان حل کنید و ببینید که چرا قبلاً آنها برایتان مجهول بوده یا چرا تناقض داشته است . نکات فرعی و جزئی را به مطلب اصلی پیوند دهید و ربطشان را با یکدیگر بفهمید ؛ خلاصه اینکه از کنار هیچ مطلبی نفهمیده رد نشوید و درباره آنها فکر کنید ؛ در این مرحله می توانید به سؤال هایی که طرح کرده اید ، جواب بدهید . (5) حالا می توانید مطالب را از حفظ برای خود بازگو کنید ؛ مثلاً می توانید به تیتر یک قسمت نگاهی بیندازید و به خود بگویید که این قسمت حاوی چه مطلبی است ؛ این مرحله ، خیلی مهم است ؛ زیرا شما می فهمید که کدام قسمت را بهتر یاد گرفته اید و یاد گرفتن کدام قسمت برایتان دشوار است . (6) سپس نوبت مرور کردن است . بهترین راهِ مرور کردن ، پاسخ دادن به سؤال های اساسی در مورد مطلب است ؛ این سؤال ها می تواند سؤال های کتاب و یا نمونه سؤال های موجود در بازار باشد .راهِ دیگر مرور کردن ، دوباره خواندن مطلب است . مرحله از حفظ گفتن را در انتهای هر فصل اجرا کنید و مرحله دوره کردن را در انتهای کتاب ؛ یعنی وقتی که حداقل یک بار کتاب را خواندید ، این کار را انجام دهید . پژوهش های مختلفی انجام شده اند که نشان می دهند پس ختام در افزایش پیشرفتِ تحصیلی و بالا بردنِ کیفیت یادگیریِ دانش آموزان و دانشجویان مؤثر است . 2. روش MURDER یا مردر :همانند روش قبلی ، نام این روش از حروف ابتداییِ مراحل ششگانه آن تشکیل شده ؛ با این تفاوت که معادل فارسی برای آن هنوز شناخته نشده است . مراحل این روش عبارتند از : (1) حال و هوا ؛ (2) درک و فهم ؛ (3) یاد آوری یا بازخوانی ؛ (4) کشف و هضم ؛ (5) بسط و گسترش و (6) مرور کردن و پاسخ دادن . (1) قبل از خواندن باید حال و هوای مطالعه و یادگیری پیدا کنید و سرحال و آماده باشید . برای رسیدن به این مرحله ، ورزش ، پیاده روی ، گوش دادن به قطعه ای موسیقی و داشتن خیالات و افکار مثبت ، می تواند مفید باشد ؛ در واقع برای اینکه حال و هوای درس خواندن پیدا کنید ، هر کاری را می توانید انجام دهید ؛ فقط مراقب باشید که کار شما به ضرر دیگران نباشد و به آنها آسیب نرساند ! (2) در مرحله درک و فهم تلاش نمایید تا با دقّت مطلبِ مورد نظر را بخوانید . می توانید زیر مطالب مهم خط بکشید و قسمت هایی را که متوجه نمی شوید ، علامت بگذارید تا در مراحلِ بعدی دوباره به آنها سر بزنید . (3) بعد از آن ، آنچه را خواندید ، یادآوری کنید ؛ مثلاً می توانید کتاب را ببندید و شکل یا دیاگرامِ آنچه را خواندید ، بکشید و یا خلاصه ای از آن را بنویسید و یا برای خودتان بازگو کنید . تفسیر و تحلیل مطلب هم می تواند به شما بسیار کمک کند ؛ انجام این کار هم باعث یادآوری مطالب و هم موجب انسجام آنها می شود . (4) در مرحله کشف و هضم به قسمت هایی که در مرحله (2) خواندید و نفهمیدید ، برگردید و دوباره آنها را مطالعه کنید ؛ همچنین در این مرحله آنچه را اشتباه فهمیده بودید ، پیدا خواهید کرد و احتمالاً مطالب را بهتر سازمان می دهید . اگر مطلبی را در باز خوانی متوجه نمی شوید ، به روش دیگری عمل کنید : از دوست یا معلم خود بخواهید که قسمتِ مورد نظر را توضیح دهد یا برای یادگیری آن از کتاب های دیگر استفاده کنید . (5) مطالبی را که خوانده اید ، بسط و گسترش دهید ؛ یعنی به آنها شاخ و برگ دهید و ربطشان را با مطالبی که قبلاً آموخته اید ، پیدا کنید . یکی از راه های مفید برای این کار ، آن است که مطلب را برای فرد دیگری توضیح دهید ؛ البته می تواند این فرد ، یک فرد خیالی باشد ! سعی کنید مطلب را برای فردِ دیگر ، به صورت قابل فهم و آسان بیان کنید و ربط آن را با مطالبِ قبلی شرح دهید ؛ این مرحله ، بسیار مفید است ؛ به خصوص اگر بخواهید مطلب را کنفرانس بدهید ، این کار به شما اعتماد به نفس لازم را می دهد ؛ هم تکرار و بسط و گسترشِ مطلب در فهمِ بهتر آن به شما کمک می کند و هم متوجه مهارت خود در این زمینه می شوید . (6) مرحله آخر ، مرور کردن و پاسخ دادن است . برای آخرین بار مطلب را مرور کنید و مشکلاتِ احتمالی را رفع نمایید ؛ همچنین به پرسش های اساسی که در ذهن دارید یا قبلاً طرح کرده اید ، پاسخ دهید . بر هدفی که از یادگیری مطلب دارید ، تمرکز کنید ؛ یعنی از خود بپرسید که هدف از خواندنِ این مطلب چیست و با توجه به جوابی که به آن می دهید ، متوجه می شوید که به چه نکاتی باید بیشتر توجه کنید ؛ این مرحله ، بسیار بسیار مهم است ؛ آن قدر که پس از چند بار اجرای آن ، احساس می کنید که اگر این مرحله را انجام ندهید ، هیچ چیز را به خاطر نمی آورید یا در ذهنتان هیچ سازمانی از مطلب ندارید . شما می توانید روشِ مناسب خودتان را از بین این دو روش انتخاب کنید . هر فردی با دقت در دفعاتِ موفقیت آمیزِ مطالعه یک مطلب ، متوجه می شود که راز موفقیتش چیست ؛ این راز را در مورد خود پیدا کنید . برای شروع ، بهتر است از این دو روش استفاده کنید . احتمالاً بعداً متوجه می شوید که می توانیدیک یا دو مرحله را در هم ادغام کنید یا مرحله ای را حذف نمایید ؛ همچنین خواهید فهمید که می بایست هرمرحله را در چه وضعیتی بخوانید ؛ مثلاً عده ای مرور را در جاهای شلوغ و مرحله خواندن را در کتابخانه به صورت بهتری انجام می دهند و تمرکز فکری بهتری دارند و عده ای برعکس ! آخرین نکته : نا امید نشوید و همه راه ها را امتحان کنید ؛ مطمئن باشید که موفق خواهید شد . برداشت : پیک سنجش شماره 50 سال دوازدهم

بزرگترین دشمن

بزرگ‌ترین دشمن شما ترس‌هایتان هست.

هدف

هدف باعث بهبود عملکرد ذهنی، افزایش تمرکز و در واقع ترمیم DNA می شود. وقتی افراد هدف داشته باشند، عمر طولانی تر و شادتری دارند.

هدف قدرت دارد.

هدف ارزشمند است زیرا به ما در رسیدن به موفقیت ها کمک می کند.

با داشتن هدف، مجبور نخواهید بود با ناامیدی دست و پنجه نرم کنید.

اگر در هر کاری هدف را مشخص و آن را هر چه واضح تر توصیف کنیم تفسیر اطلاعات آن کار برای ذهن ما آسانتر خواهد بود.

لازم نیست، هدف طولانی یا پیچیده باشد، می تواند ساده باشد مثلا این کتاب را می خوانم تا به رشد کسب و کارم کمک کند.

همیشه به هدفتان پایبند باشید زیرا قرار نیست یک شبه به آن برسید. موفقیت یک نقطه نیست که بخواهید بدوید و به آن برسید، بلکه یک مسیر همیشگی هست.

صبور باشید چرا که صبر شیرین فرجام و خجسته انجام است.